آیدا و ماری

قاتی پاتی تیر تپور هپلی هپو موش بخوردت !

آیدا و ماری

قاتی پاتی تیر تپور هپلی هپو موش بخوردت !

Happy youre valentine aida   

happy valentine Day

حکایتی از کریم خان زند

 

حکایتی از کریم خان زند


مردی به دربار خان زند می رود  و با ناله و فریاد می خواهد تا کریمخان را ملاقات کند...

سربازان مانع ورودش می شوند !

خان زند در حال کشیدن قلیان ناله و فریاد مردی را می شنود و می پرسد ماجرا چیست؟

پس از گزارش سربازان به خان ؛ وی دستور می دهد که مرد را به حضورش ببرند...

مرد به حضور خان زند می رسد و کریم خان از وی می پرسد : چه شده است چنین ناله و فریاد می کنی؟

مرد با درشتی می گوید  دزد ، همه  اموالم را برده و الان هیچ چیزی در بساط ندارم !

 خان می پرسد وقتی اموالت به سرقت میرفت تو کجا بودی؟!

مرد می گوید من خوابیده بودم!!!

خان می گوید خب چرا خوابیدی که مالت را ببرند؟

مرد در این لحظه آن چنان پاسخی می دهد که استدلالش در تاریخ ماندگار می شود و سرمشق آزادی خواهان می شود ...

مرد می گوید :  من خوابیده بودم ، چون فکر می کردم تو بیداری...!

روحش شاد

خان بزرگ زند لحظه ای سکوت می کند و سپس دستور می دهد خسارتش از خزانه جبران کنند و در آخر می گوید : این مرد راست می گوید ما باید بیدار باشیم...

فال روز 8 مهر ماه 87!

 

فال روز 8 مهر ماه 87!

  

    متولدین فروردین (بره):   آن دسته از متولدین این ماه که بدلیلی از چاقی و یا ناراحتیهای قلبی و غیره هراس دارند باید به ورزش بپردازند، ورزش در حد معقول برای پا به سن گذاشته ها، ورزش در حد حرفه ای و پرتحرک برای جوانترها توصیه میشود، در این میان غذاهای گیاهی و پرهیز از مواد چرب و چاق کننده نیز ضروری است که باید به آن توجه عمیقتری شود.

 

 
 
متولدین اردیبهشت (گاو): در بین دوستانتان کسی از شما دلخور است، سعی کنید این سوءتفاهم را برطرف کنید. در حالیکه طلاق در جمع تولدین این ماه درجه پائینی دارد ولی گروهی بهر حال ناچارند تن به جدائی حتی موقت بدهند .
 

 
متولدین خرداد (دوقلوها):  دریافت خبرها و پیامهای تازه ای زندگی اکثر متولدین این ماه را دچار تحول و تغییر میکند، در این ضمن بعضیها بدلیل نقل و انتقالات تازه در کار و زندگی شان، ابتدا کمی دلواپس میشوند ولی بمرور خود را بازیافته و به مسائل مثبت پیش آمد پی میبرند .


 
 متولدین تیر (خرچنگ):  متولدین این ماه در کار شانس بسیاری دارند گاه با موانع و سنگ اندازی دوستان روبرو شده و در میمانند که چه کنند ولی خوشبختانه صبر و حوصله و در عین حال بموقع جنبیدن آنها سبب میشود همه تیر این دشمن ها به سنگ بخورد .


  
متولدین مرداد (شیر): فرصت خوبی برای طلاق گرفته ها پیش میاید تا شانس خود را دوباره بیازمایند و اغلب نیز نتایج خوبی بدست میاورند. مسافرت به متولدین این ماه توصیه میشود تا آرامش خود را بازیابند، هر چند این مسافرت کوتاه باشد. خبر بسیار خوبی را دریافت خواهید کرد .
 متولدین شهریور (سنبله):  خوشبختانه مسائل و رویدادهایی پیش میاید که به متولدین این ماه کمک میکند به مشاغل ایده ال خود دست یابند. شکست و ناکامی در زمینه مسائل عاطفی گریبان متولدین این ماه را میگیرد که اگر خود مشخصا" همت کنند خیلی زود میتوانند این ناکامی را به مراحل خوش و امید بخشی برسانند .

 متولدین مهر (ترازو): اگر بسیاری از پدر و مادرهای این ماه شانس بچه های خوب و سر براه و ایده الی را دارند باید بدانند که با همت و زحمت خودشان بدست آمده ولی در عین حال با ظرافت باید این موفقیت را حفظ نمایند.
 


 
متولدین آبان (عقرب):  اگر بعضی از جدا شده ها و طلاق گرفته ها به مرحله منطقی رسیده اند، نباید قصور و کوتاهی کنند، چرا که آشتی از هر سویی سبب میشود زندگی و آینده خیلی ها نجات یابد. سعی کنید فرزندانتان را بیشتر درک کنید و بیشتر به آنها گوش کنید.


 
متولدین آذر (کمان): متولدین این ماه دارای خصوصیات ویژه ای هستند، اگر آدمهای اطرافشان آنها را بدرستی و عمیقا" بشناسند، زندگی و دوستی با آنها آسان و ثمربخش و پرفایده است. البته توجه میشود این گونه افراد تا حد ممکن، نسبت به بعضی رفتار و کردار اطرافیان حساس و نکته بین نباشند.


 
متولدین دی (بز): یکی دو نفر به تازگی با بدگوئی و غیبت و دوبهم زدن میکوشند تا صمیمیتها را بهم بزنند. گاه در اصل نیت به پلیدی ندارند ولی بنا به عادات و مرض و بیماری اخلاقی که دارند این پیوندها را بهم میریزند .
 متولدین بهمن (ظرف آب):خیلی از زوجهای متولد این ماه را میبینید که سالها در کنار همراه زندگی خود، در آسایش و آرامش بسر میبرند. در کارهای اجتماعی بسیار موفق هستند و اصولا" دچار سد و مانعی نمیشوند. خبر خوبی بدست شما میرسد که حاوی پیشنهادی میباشد ، قبل از هر تصمیمی به تمام زوایای قضیه فکر کنید و بعد جواب بدهید .


 
متولدین اسفند (ماهی):  نگاهی به کارنامه زندگی متولدین این ماه نشان میدهد که در جمع شان نامهای معروف و بزرگ زیاد دیده میشود، این عده در مسائل سیاسی و هنری و ورزشی نیز اغلب چهره های نامداری هستند. دوستان خوبی دارید در نگه داشتن آنها سعی بیشتری بکنید ! روز خوشایندی توام با شادی در پیشرو دارید .

من دیشب قلب یه آدمو شکوندم...مجبور شدم.. 

حالم خرابه.......................... 

بزرگترین گناه من توزندگی شکوندنه قلب کلی آدمه(البته غیر عمد) 

آهایییییییییییییییییی 

آدم هایی که قلباتون شکوندم منو ببخشید...

 

فال روز 31 تیر ماه 87!

از گروه مارشال 

توجه : فال های مارشال، هر روز از منابع معتبر ستاره شناسی دریافت و در گروه ثبت می شود

 

 متولدین فروردین: امروز ماه در برج سرطان کامل می شود. این قسمت از چارت شما به خانه و خانواده مربوط می شود. شاید همه اعضای خانواده ، با تصمیمات شما برای آینده موافق نباشند. البته شما می توانید با زبان خودتان، آن ها را موافق کنید. زندگی در این سه شنبه راه عجیبی را برای غافلگیر کردن شما، در پیش گرفته است. هیچ جای نگرانی نیست چرا که شما از این که بدانید در این گوشه و کنار چه می گذرد، احساس لذت خواهید کرد. اگر که فروشگاه های اطراف منزلتان حراج دارند، بسیار مشکل است که از جلوی آنها عبور کرده و نبینید که چه چیزهایی در معرض فروش است. اگر در برابر این وسوسه ها تسلیم شدید، احتمالاً با سبدهای مملو از کالاهای مختلف، در گوشه ای، خسته و بی حال می افتید!



 متولدین اردیبهشت:امروز ماه کامل است و در علامت آبی سرطان این فرصت خوبی است که بطور جدی روی اهداف بلند مدت و شغل خود فکر کنید و هر اصلاحی که در این زمان مورد نیاز است انجام دهید.در اعماق وجودتان شما تمایل شدیدی به بلند پروازی و فزون خواهی داردی و اکنون فرصت این را دارید که بهترین بهره را از آن ببرید.تصمیماتی که اکنون می گیرید،بر روی ادامه سال اثر می گذارد. عطارد اخیراً پس روی کرده است اما امروز به حالت عادی بر می گردد.در مسائل خانه و خانگی بهبود ایجاد می شود.بار دیگر می توانید به طوری با همسرتان صحبت کنید که با هم کنار بیایید.اگر برنامه ای داشته اید و اخیراً متوقف شده است اکنون شروع می شود.



 متولدین خرداد: امروز ماه در برج سرطان کامل است . این قسمت از چارت شما به مسافرت های کوتاه ایجاد ارتباط و گفتن افکارتان مربوط می شود. از آن جایی که ماه کامل است خوب نیست بیش از حد ماجراجویی کنید و در عوض کارهای نیمه تمام تان را انجام دهید. امروز زود تصمیم می گیرید قبل از اینکه فکر کنید، خوشبختانه اکنون که از این موضوع باخبر شدید، می توانید شرایط بهتری را برای خودتان فراهم کنید. ممکن است مجبور باشید از حس ششم خود برای تشخیص موقعیت های مثبت بعضی از آنها استفاده کنید، در حالیکه بعضی دیگرشان کاملاً مثبت بودنشان مشهود است.



 متولدین تیر: امروز ماه کامل است.اگر احساسات تان اوج گرفتند سعی کنید در جهت مثبت از آنها بهره ببرید.اگر بدانید کجا قرار گرفته اید بهتر می توانید تصمیم بگیرید که در جهت برنامه های تان چطور پیشرفت کنید. برای از بین بردن کسالت تان بهتر است دیگران را سرگرم کنید. اما فکر نکنید باید تمام وقتتان را صرف این کار کنید . اگر شخصی شروع به تملق از شما کرد احتمالاً‌به دنبال خواسته ای از شما است. همیشه راهی برای برآوردن نیازهای دیگران به خصوص خودتان هست. واقعاً‌وقتی لازم است بگویید نه . زندگی هیجان انگیز است و افق های شما مرتب بازتر و گسترده تر می شود که خبر خوبی است. برای هم شما آذری های عزیز (شهر موسیقی در گوش شما) از سفر لذت ببرید.




متولدین مرداد: امروز ماه در برج سرطان کامل است. این قسمت از چارت شما به مسائل مالی مربوط می شود. به نظر می رسد در این مورد مشکلاتی وجود دارد که باید سعی کنید آنها را برطرف کنید. در هر صورت هیچ کار جدیدی را آغاز نکنید فقط کارهای نیمه تمام را پایان دهید. امروز ذهنی بسیار فعال دارید. البته علاقه تان به کارهای هنری از بین نرفته است. تنها منطقی هستید و به دنبال چیزی می روید که می دانید، می توانید واقعی آن را به حقیقت تبدیل کنید.



 متولدین شهریور: امروز قرص ماه به شما این فرصت را می دهد که یک گره مالی را باز کنید یا مسایلی را در مورد اشتراک با دیگران حس کنید. شما تمام این مراحل را ساده تر خواهید یافت و می توانید روی همکاری دیگران حساب کنید اگر که رویه مثبتی در پیش بگیرید. امروز در ضمن روز خوبی برای مطرح کردن هر مسئله ای که امنیت احساسی شما را در بر می گیرد هست چون در حال حاضر این مسئله برایتان در صدر اهمیت قرار دارد. پیشنهادات سازنده را فقط به این دلیل که با برنامه های شما جور نیستند رد نکنید.



متولدین مهر: امروز ماه،کامل است و در برج شما می باشد.منفی اندیشی شما ربطی به حرکت سیارات ندارد،گاهی اوقات افکار منفی اطرافتان را به خود جذب می کنید.این موضوع با حساس بودن شما ترکیب می شود و امروز را برای شما ناآرام می کند. هر چقدر دیگران سعی کنند شما را ناراحت نکنند، بی فایده است. شما بیش از حد حساس هستید.اگر می خواهید با آنها رابطه برقرار کنید،سعی کنید به چیزی که می گویند توجه کنید نه به روش گفتن آنها.عطارد به سمت جلو حرکت می کند و همه چیز راحت تر از آن حدی است که شما فکرمی کنید



 متولدین آبان: امروز در علامت مخالف شما یعنی سرطان، ماه کامل است. با این که شما آدمی احساساتی نیستید و لی انرژی ماه می تواند روی شما اثر بگذارد. ممکن است برای شما سخت باشد که بخواهید احساساتتان را بروز داده و آن چه را که در فکرتان می گذرد بیان کنید. ولی سرکوب کردن این احساسات ضرر بیش تری دارد و شما با تمام وجود به این مطلب واقف هستید. همکاران تان و یا مدیریت تان شما را شگفت زده خواهند کرد.ممکن است آنها نظرشان را راجع به موردی تغییر دهند و یا چهره جدیدی از شخصیت خود را به شما نشان دهند.اگر می خواهید بیشترین بهره را از امروزتان ببرید.



 متولدین آذر: امروز ماه کامل است و در خانه سرطان جای دارد. به این معنی که احساسات شما بسیار عمیق است و هر زمان که امکانش باشد مایلید آنها را برای خودتان حفظ کنید. برخی مردم ممکن است شما را به مخفی کاری متهم کنند، در صورتی که همه آن چه که شما آرزودارید، خلوت و گذراندن وقتی برای خودتان است. از مسئله ای شما را نگران کرده است، بهترین راه مبارزه با آن است که هر چه زودتر با آن رودررو شوید، در غیر این صورت از آن خسته خواهید شد.



 متولدین دی: امروز ماه کامل است و در تیر ماه با عنصر آب می باشد. قسمتی از چارت شما به سلامتی  تناسب اندام و امور روزمره تعلق دارد . اگر صد در صد احساس خوبی ندارید. اکنون زمان ایده آلی است که رژیم غذایی تان را بررسی کنید و هر نوع عادت غذایی را که برای سلامتی تان مضر می باشد ترک کنید. اگر به توصیه پزشک نیاز دارید با متخصص صحبت کنید. زمانی که خسته می شوید باید مراقب و سعی کنید موضوع کاری خود را تغییر دهید.در این صورت شاداب و هوشیار باقی خواهید ماند.رعایت کمی احتیاط شگفتی بسیاری خواهد آفرید و موجب می شود که نگاه تحسین برانگیز همگان را بر خود معطوف کنید.



 متولدین بهمن: امروز شخصی بسیار مفید و همیار شماست و هر کاری از دستش بر می آید برای کمک به شما انجام می دهد.پیش از اینکه پیشنهادش را قبول کنید شاید فکر کنید آنها از این کار قصدی دارند.شاید فکر کنید آنها می خواهند شما را به خودشان وابسته کنند و یا سرتان منت بگذارند.شاید این زمینه آنها خیلی مرموز باشند اما شما متوجه می شوید. امروز دوست دارید به یکی از دوستانتان کمک کنید و نیازهای خودتان را فراموش کنید.مراقب باشید آن ها این کار شما را وظیفه ندانند و از شما توقع نداشته باشند که این کارها را بکنید.



 متولدین اسفند: بدر کامل در سرطان می تواند یک پایان غیرمنتظره برای کار و بار عشقی باشد که به بن بست رسیده اند. اگر شما به اندازه کافی تیره بخت هستید که شخص شکست خورده این خبر باشید. خوشبختی های خود را بشمارید ستارگان دارند به شما شانس می دهند که یک دور نمای خیلی بهتر را ملاقات کنید.پس گریه را متوقف کنید و وارد گود تجربه شوید. ظرفیت ذاتی شما برای خوشبینی نمی گذارد که برای مدت طولانی احساس افسردگی کنید، و هراتفاقی هم بیفتد شما بی اختیار به جنبه مثبت قضایا می نگرید، در نتیجه می توانید منتظر جذب وقایع مثبت بطرف خود باشید.

 

مجرد بمونید تا سخاوتمند شوید  !

 

 

برنامه هفتگی خانم های ایرانی

 

شنبه

مرد: عزیزم! امروز ناهار چی داریم؟
زن: ببین امروز قراره من و نازی با هم بریم ""فال قهوه روسی یخ زده"" بگیریم. میگن خیلی جالبه، همه چی رو درست میگه به خواهر شوهر نازی گفته ""شوهرت واست یه انگشتر می خره"" خیلی جالبه نه؟ سر راه یه چیزی از بیرون بگیر بیار!

 


یکشنبه

مرد: عزیزم! امروز ناهار چی داریم؟
زن: ببین امروز قراره من و نازی بریم کلاسهای "روش خود اتکایی بر اعتماد به نفس" ثبت نام کنیم. هم خیلی جالبه هم اثرات خیلی خوبی در زندگی زناشویی داره. تا برگردم دیر شده، سر راه یه چیزی بگیر بیار!
 


دوشنبه
مرد: عزیزم! امروز ناهار چی داریم؟
زن: ببین امروز قراره من و نازی بریم شوی "ظروف عتیقه". می گن خیلی جالبه. ممکنه طول بکشه. سر راه از بیرون یه چیزی بگیر و بیار!
 


سه شنبه
مرد: عزیزم! امروز ناهار چی داریم؟
زن: ببین امروز من و نازی قراره با هم بریم برای لباس مامانم که می خواد برای عروسی خواهر نازی بدوزه دگمه بخریم. تو که می دونی فامیل مامانم اینا چقدر روی دگمه حساسند! ممکنه طول بکشه، سر راه یه چیزی از بیرون بگیر بیار!
 


چهارشنبه

مرد: عزیزم! امروز ناهار چی داریم؟
زن: ببین امروز قراره من و نازی با هم بریم برای کلاس "بدن سازی" و "آموزش ترومپت" ثبت نام کنیم. همسایه نازی رفته میگه خیلی جالبه. ترومپت هم که میگن خیلی کلاس داره مگه نه؟ ممکنه طول بکشه چون جلسه اوله. سر راه یه چیزی بگیر بیار!
 


پنج شنبه
مرد: عزیزم! امروز ناهار چی داریم؟
زن: ببین امروز قراره من و نازی بریم خونه همسایه خاله نازی که تازه از کانادا اومده. می خوایم شرایط اقامت رو ازش بپرسیم. من واقعاً از این زندگی ""خسته "" شدم! چیه همش مثل کلفتها کنج خونه! به هر حال چون ممکنه طول بکشه یه چیزی از بیرون بگیر بیار!

 

جمعه

مرد: عزیزم! امروز چی ناهار داریم؟
زن: ببینم تو واقعاً خجالت نمی کشی؟ یعنی من یه روز تعطیل هم حق استراحت ندارم؟ واقعاً نمی دونم به شما مردای ایرونی چی باید گفت! نه! واقعاً این خیلی توقع بزرگیه که انتظار داشته باشم فقط هفته ای یه بارشوهرم من رو برای ناهار بیرون ببره؟!

سلام دوستان

بذارین راست برم سر اصل مطلب و بگم قراره چیکار کنیم:

 

                   http://www.Power2Click.com/?ref=aida_lollipop

  این یک سایت معتبر برای درآمد زایی از طریق اینترنت است و لازم به ذکر که درآمد زایی در این سایت بسیار آسان است .

لطف کنید از أدرس بالا وارد سایت شوید و در آن عضو شوید  .پس از عضویت سریعا یه ایمیل فعال سازی براتون ارسال میشه که باید از طریق اون حساب خودتون رو فعال کنید.

 

در این سیستم دو طریق درامد زایی امکان پذیره:

 

1) پول برای کلیک: که خیلی خیلی اسونه و هر روز حداقل 6 تا لینک جدید برای کلیک دارید و می تونید از طریق اون درامد ایجاد کنید...

 

توجه توجه:

پول برای کلیک به صورتیه که اگر هر روز به سایت سر بزنید 5 لینک برای کلیک دارید ولی اگر  10 روز هم به سایت سر نزنید همون 5 لینک باقی میمونه و شما درامد روزهای قبلتون رو از دست دادید!

 

پس اگر یه روز یه سایت سر نزنید قطعاً خیلی درامد را از دست می دهید..!!

 

2) پول برای عضویت: از طریق عضو شدن تو سایت هایی هست که سیستم بهتون اعلام میکنه....

 

توجه توجه:

 

درآمد پول برای عضویت خیلی بیشتر از درآمد برای کلیک می باشد ....

 

یعنی شما به راحتی تو سایت هایی که اعلام شده عضو میشوید و پس از نهایتا دو روز که در انتظار قرار دارید یک دفعه مبلغ زیادی به حسابتون واریز میشه....

 

به این صورت شما حتی روز اول ثبت نامیتون میتونید هر 2 دلار درامد خودتون رو از طریق عضویت در سایت ها ایجاد کنید.

 

خیلی زود هم وقتی درامد شما به 2000 تومن یا 2 دلار رسید سیستم باهاتون تصفیه حساب میکنه، یعنی درامد نسبتا خوبی هم برای خودتون ایجاد می کنید

دفتر کار و طریقه ی عضو شدن در این سایت خیلی خیلی اسونه ولی باز هم اگر مشکلی پیش اومد از طریق ارسال نظر به این مطلب در خدمتم

خوب دوستان همه چیز اماده ست تا درآمدزایی خودتون رو شروع کنید

سلام ..

به خاطر غیبتمون خیلی متاسفم ولی چاره ای نداشتیم . آخه تو این مدت من و ماری حسابی

مشغول دانشگاه بودیم که احتمالا تا یه ماه دیگه هم که امتحانا تموم بشه همین طور باشه.

 

این یه تست روانشناسیه که مخصوص خانومهاست.

که لازم از آقای مصطفی بابتش تشکر کنیم.

 

 

 

تست روانشناسی برای دختر خانوما

 

-با دوست پسر خود طبق فاصله ی قانونی روی نیمکت پارک نشستید که منکرات میاد بالای سرتون
الف) دوست پسرتون بلند می شه ومیگه : " مگه از روی نعش من رد شید بزارم زیدمو ببرید "
ب) دوست پسرتون فرار می کنه و شما هم جز فرار راه دیگه ای ندارید
ج) دوست پسرتون فریاد می کشه دست از سرم بردار بابا من زن و بچه دارم

 

 

2- با دوست پسر خود در یک کافی شاپ نشستید ( مثلا طبقه ی دوم یه کافی شاپ نزدیک کلانتری 15 ) و گارسون منو رو میاره
الف) پسره منو رو می ذاره جلوتون و می گه انتخاب کن عزیزم
ب) دوست پسرتون یواش می گه من هر جا برم پیکمو خودم حساب می کنم اینجام فقط یه لیوان آب پرتقال می خورم
ج) دوست پسرتون یه چیزی سفارش می ده که شما اسمشم نمی تونید بگید و تند تند می خوردش و به بهانه ی اینکه باید مامانشو برسونه دکتر جیم می زنه و شما می مونید و میز

 

 

3- با دوست پسر خود توی ماشین نشستید که ناگهان یه 206 آلبالویی با 3 تا دختر  مشت و ضبط بلند میان کنارتون
الف) پسره سرشو زیر میندازه و سرعتشو کم می کنه تا رد بشن
ب) پسره سعی میکنه بدون اینکه شما بفهمید از همون مسیری بره که اونها می رن و چند تا شیرین کاری هم می کنه
ج) در حالی که با یه دستش شما رو به زیر صندلی فشار می ده تا اونا شما رو نبینند با دست دیگه لایی می کشه

 

 

4- دارید تو یه خیابون سوت و کور قدم می زنید و در مورد هوا صحبت می کنید که چنتا بچه ی شر بهتون تیکه میندازن مثلا به پسره می گن خوش به حالت
الف) دوست پسرتون در حالی که پشت به شما ازتون محافظت می کنه شروع می کنه به دعوا کردن و کتک خوردن
ب) جوری که شما بشنوید اما اون اوباش نشنون چند تا فوحش از اون خفن هاش نثارشون می کنه
ج) در حالی که نمی تونه خندشو پنهان کنه می گه راستی امرز چقدر هوا گرمه

 

 

5- با خونوادتون رفتید به بازار واسه خرید که ناگهان دوست پسرتونو با خونوادش می بینید که اونهام اومدن خرید
الف) دوست پسرتون کنترلشو از دست می ده و چنان نگاه نافذی به ضمیمه ی یک لبخند لوس و شاید یه چشمک به شما تقدیم می کنه که بدجوری تابلو می شه
ب) بدون اینکه به روی خودش بیاره سعی می کنه خونوادشو راضی کنه از همون مسیری که شما می رید حرکت کنن
ج) شما رو نمی بینه حتی وقتی واسش دست تکون می دید

 

 

6- شما یه تک زنگ می زنید به گوشیش
الف) کمتر از یک ثانیه بعد بهتون زنگ می زنه و 2-3 ساعت با هم حرف می زنید
ب) 10 دقیقه بعد از تلفن عمومی بهتون زنگ می زنه
ج) بهتون زنگ نمی زنه تا خودتون دوباره بهش زنگ بزنید ( سایلنت بوده لابد نشنیده)

 

 

7- رفتید خونه ی دوست پسرتون ( برای بجا آوردن سنت حسنه ی صله ی ارحام ) که اون شما رو تو اتاقش تنها می ذاره تا مثلا گلاب بروتون بره دست به آب و شما از روی کنجکاوی کشوی میزشو باز می کنید و ........
الف) یه فلش بک می زنید به 3 سال پیش که براش یه آدامس خریده بودید چون از اون آدامسه تا آخرین کادوتون حتی نامه هاتون رو داره و حتی یه عکس که از بچگی هاتون که دو سال پیش خودتون بهش دادید
ب) تو کشوش کلی خرت و پرته که هیچ ربطی به عشق نداره
ج) توی کشو کلی نامه ی عاشقانست که هیچ کدوم خط شما نیست و کلی عکس که هیچ شباهت خواهری به پسره نداره

 

 

8- دوست پسرتون گوشی موبایلشو کنارتون جا می ذاره و این بهترین فرصته تا دفتر تلفن موبایلشو دید بزنید
الف) اولین نفر اسمه یه پسره که با الف شروع می شه ولی شماره ی شماست
ب) فامیلی شما سر جاش به ترتیب حروف الفباست
ج) اسم شما به وضوح دیده می شه البته بین 20 تا اسم دختر دیگه که اونهام به وضوح نوشته شدن ( احتمالا مثله بعضی ها اسمارو زوود یادش می ره)

 

 

9- روز ولنتاین هست و شما از قبل همه چی رو آماده کردید تا یه عصر دل انگیز رو با دوست پسرتون بگذرونید
الف) همونطور که انتظار داشتید بهتون زنگ می زنه و باهاتون قرار می ذاره و سر قرار بهتون یه گل هدیه می ده و موقع خداحافظی با یه کادوی خفن غافل گیرتون می کنه. (عمرا اگه)
ب) یه شاخه گل یا شکلات با یه نامه ی عاشقانه کادوی شماست(اینم ازشون بعیده)
ج) وقتی بهش زنگ می زنید کاملا مشخصه که یادش رفته چه خبره امروز و وقتی از دستش ناراحتید و پشیمون می شید که کادوشو بهش بدید متوجه می شید اصلا کادویی نداشته که به شما بده

 

 

10) برای اینکه امتحانش کنید زنگ می زنید و بهش می گید که خواستگار دارید و باید همه چی تموم شه
الف) گریه می کنه و ... ( بقیشو نمی گم تا آبروی هر چی مرده نبرم)
ب) وقتی با ارزوی خوشبختی برات تلفن و قطع می کنه به خودش می گه حالا چه طوری دوباره مخ بزنم
ج) بعد از چند لحظه سکوت با صدای یواش می گه " الان سر کلاسم بعدا زنگ بزن" ( من موندم صدای کی بود گفت حکم گیشنیزه ولی کلا بیخیاله دوباره امتحان گرفتن بشید بهتره )

 

 

*********************

 

در تمام سوالات گزینه ی (الف) 5 امتیاز و گزینه ی (ب) 3 امتیاز و گزینه ی (ج) 1 امتیاز داره

 

*********************
 

نتیجه:

 

اگر امتیاز شما کمتر از 30 شده :
دوست پسر شما اصلا شما رو دوست نداره . اگر شما هم اونو دوست ندارید خوب بهتره دیگه بهش زنگ نزنید مطمین با شید که یادش نمی افته یکی از زیدا کم شده . اما اگه خیلی بهش علاقه دارید بهتره به سراغ نزدیک ترین فالگیر , کف بین و جادوگر برید ( تو اصفهان زیاد پیدا می شه) تا یه کم عرق مورچه رو با دم مار و چشم تمساح بده بهت تا بخوردش بدی بلکه عقلش بیاد سر جاش......

 

اگر امتیاز شما بیشتر از 30 شده :
همای سعادت روی شونه شما نشسته و دوست پسرتون خیلی دوستون داره حتی ممکنه خر شه و باهاتون ازدواج کنه اما نظر شخصی من اینه که یه همچین معجزه ای بیشتر به درد کتابا می خوره نه زندگی و زن و بچه مگه نه ؟؟؟؟؟؟

 

اگر امتیاز شما دقیقا 30 شده :
سیب زمینی همش گزینه ی (ب) رو زدی فکر کردی زرنگی به جرم تخلف امتحانی نمی تونی دوباره امتحان بدی
 
 

 

سلام

 

مارال جان تبریک.

 

ایول..

 

خیلی خوشحالم که دانشجو شدی.

 

بازم تبریک.

 

امیدوارم همیشه و همه جا موفق باشی.

 

           

                     دوست دارم(آیدا جونت)

 

 

نا شناس

 

سلام

آقا یا خانم ناشناس

شما از ایران نرفتین چون آی پی سیستمی که باهاش نظر می زاری یه سیستم همین طرفاست.

بین من و شما هم خاطراتی نیست.

من خر نیستم .می شناسمت.

ولی مطمین نیستم خودت باشی.

نظراتو تایید نمی کنم تا خودت معرفی کنی.

بای.

 

عجب منشی ناقلایی دارم من....

عجب منشی ناقلایی دارم من....
 
صبح که داشتم بطرف دفترم می رفتم منشیم ژانت بهم گفت:
 صبح بخیر آقای رئیس، تولدتون مبارک! از حق نمیشه گذاشت،
 احساس خوبی بهم دست داد از اینکه یکی یادش بود.
تقریباً تا ظهر به کارام مشغول بودم. بعدش ژانت درو زد و اومد
 تو و گفت: میدونین، امروز هوای بیرون عالیه؛ از طرف دیگه امروز تولدتون هست، اگر موافق باشین با هم برای ناهار بریم بیرون،
 فقط من و شما!
خدای من این یکی از بهترین چیزهائی بوده که میتونستم انتظار
داشته باشم. باشه بریم. برای ناهار رفتیم و البته نه به جای همیشه‌گی. برای نهار بلکه باهم رفتیم یه جای دنج و خیلی
اختصاصی. اول از همه دوتا مارتینی سفارش داده و از غذائی
عالی در فضائی عالی تر واقعاً لذت بردیم.
وقتی داشتیم برمی‌گشتیم، ژانت رو به من کرده و گفت: میدونین،
 امروز روزی عالی هست، فکر نمی‌کنین که اصلاً لازم نباشه
برگردیم به اداره؟ مگه نه؟ در جواب گفتم: آره، فکر میکنم همچین
 هم لازم نباشه. اونم در جواب گفت: پس اگه موافق باشی بد
 نیست بریم به آپارتمان من.
وقتی وارد آپارتمانش شدیم گفتش: میدونی رئیس، اگه اشکالی
 نداشته باشه من میرم تو اتاق خوابم. دلم میخواد تو یه جای
 گرم و نرم یه خورده استراحت کنم.
خواهش می کنم در جواب بهش گفتم. اون رفت تو اتاق خوابش
و بعداز حدود یه پنج شش دقیقه‌ای برگشت. با یه کیک بزرگ
تولد در دستش در حالی که پشت سرش همسرم، بچه‌هام
 و یه عالمه از دوستام هم پشت سرش بودند که همه با هم
 داشتند آواز «تولدت مبارک» رو می‌خوندند..

احمقانه ترین سوالات کامپیوتری
 
شرکت بریتیش تله کام یا همان Bt لیستی از احمقانه ترین سوالاتی را که کاربران کامپیوتری یا اینترنتی این شرکت ارتباطی از مشاوران آنها پرسیده اند منتشر کرد.
برخی از این سوالات آنقدر خنده دار است که حتی خود سوال کنندگان پس از فهمیدن اشتباه خود به احمقانه بودن آن اعتراف کرده اند.
لیست سوالات به شرح زیر است:
1- کاربر: کامپیوتر می گوید هر کلیدی را (any Keys) فشار دهید اما من نمی توانم دکمه Any را روی کی بوردم پیدا کنم.
2- کاربر: من نمی توانم کانال های تلویزیون را با مونیتورم عوض کنم.
3- کاربر: من با یک نفر در اینترنت آشنا شدم می توانید شماره تلفن او را برای من پیدا کنید.
4- کاربر: اینترنت من کار نمی کند؟
مشاور: مودم را وصل کرده اید ، همه سیم های کامپیوتر را چک کرده اید؟
کاربر: نه الان فقط مانیتور جلوی من است هنوز کامپیوتر و مودم را از جعبه در نیاورده ام!
5- کاربر: پسر 14 ساله من برای کامپیوتر رمز گذاشته و حالا من نمی توانم وارد آن شوم.
مشاور: رمز آن را فراموش کرده؟
کاربر: نه آن را به من نمی گوید چون با من لج کرده
6- مشاور: لطفا روی MY COMPUTER (کامپیوتر من) کلیک کنید.
کاربر: من فقط کامپیوتر خودم را دارم کامپیوتر شما پیش من نیست.
7- کاربر: ماوس پد من سیم ندارد!
مشاور: من فکر کنم متوجه منظور شما نشدم. ماوس پد شما قرار نیست سیمی داشته باشد.
کاربر: پس چگونه می تواند ماوس را پیدا کند؟ یعنی بصورت بی سیم کار می کند؟
در یک مورد دیگر نیز مرکز مشاوره مایکروسافت در انگلیس لیستی از سوال های ابلهانه مشتریانش را اینگونه منتشر کرده است.
مرکز مشاوره : چه نوع کامپیوتری دارید؟
مشتری : یک کامپیوتر سفید...
*
مشتری : سلام، من «سلین» هستم. نمی تونم دیسکتم رو دربیارم
مرکز : سعی کردین دکمه رو فشار بدین؟
مشتری : آره، ولی اون واقعاً گیر کرده
مرکز : این خوب نیست، من یک یادداشت آماده می کنم...
مشتری : نه... صبر کن... من هنوز نذاشتمش تو درایو... هنوز روی میزمه.. ببخشید...
*
مرکز : روی آیکن MY COMPUTER در سمت چپ صفحه کلیک کن.
مشتری : سمت چپ شما یا سمت چپ من؟
*
مرکز : روز خوش، چه کمکی از من برمیاد؟
مشتری : سلام...من نمی تونم پرینت کنم.
مرکز : میشه لطفاً روی START کلیک کنید و...
مشتری : گوش کن رفیق؛ برای من اصطلاحات فنی نیار! من بیل گیتس نیستم، لعنتی!
*
مشتری : سلام، عصرتون بخیر، من مارتا هستم، نمی تونم پرینت بگیرم. هر دفعه سعی می کنم میگه : «نمی تونم پرینتر رو پیدا کنم» من حتی پرینتر رو بلند کردم و جلوی مانیتور گذاشتم ، اما کامپیوتر هنوز میگه نمی تونه پیداش کنه...
*
مشتری : من توی پرینت گرفتن با رنگ قرمز مشکل دارم...
مرکز : آیا شما پرینتر رنگی دارید؟
مشتری : نه.
*
مرکز : الآن روی مانیتورتون چیه خانوم؟
مشتری : یه خرس TEDDY که دوستم از سوپرمارکت برام خریده.
*
مرکز : و الآن F8 رو بزنین.
مشتری : کار نمی کنه.
مرکز : دقیقاً چه کار کردین؟
مشتری : من کلید F رو 8 بار فشار دادم همونطور که بهم گفتید، ولی هیچ اتفاقی نمی افته...
*
مشتری : کیبورد من دیگه کار نمی کنه.
مرکز : مطمئنید که به کامپیوترتون وصله؟
مشتری : نه، من نمی تونم پشت کامپیوتر برم.
مرکز : کیبوردتون رو بردارید و 10 قدم به عقب برید.
مشتری : باشه.
مرکز : کیبورد با شما اومد؟
مشتری : بله
مرکز : این یعنی کیبورد وصل نیست. کیبورد دیگه ای اونجا نیست؟
مشتری : چرا، یکی دیگه اینجا هست. اوه... اون یکی کار می کنه!
*
مرکز : رمز عبور شما حرف کوچکA مثل APPLE، و حرف بزرگ V مثل VICTOR، و عدد 7 هست.
مشتری : اون 7 هم با حروف بزرگه؟
*
یک مشتری نمی تونه به اینترنت وصل بشه...
مرکز : شما مطمئنید رمز درست رو به کار بردید؟
مشتری : بله مطمئنم. من دیدم همکارم این کار رو کرد.
مرکز : میشه به من بگید رمز عبور چی بود؟
مشتری : پنج تا ستاره.
*
مرکز : چه برنامه آنتی ویروسی استفاده می کنید؟
مشتری : NETSCAPE
مرکز : اون برنامه آنتی ویروس نیست.
مشتری : اوه، ببخشید... INTERNET EXPLORER
*
مشتری : من یک مشکل بزرگ دارم. یکی از دوستام یک SCREENSAVER روی کامپیوترم گذاشته، ولی هربار که ماوس رو حرکت میدم، غیب میشه!
*
مرکز : مرکز خدمات شرکت مایکروسافت، می تونم کمکتون کنم؟
مشتری : عصرتون بخیر! من بیش از4 ساعت برای شما صبر کردم.
میشه لطفاً بگید چقدر طول میکشه قبل از اینکه بتونین کمکم کنید؟
مرکز : آآه..؟ ببخشید، من متوجه مشکلتون نشدم؟
مشتری : من داشتم توی WORD کار می کردم و دکمه HELP رو کلیک کردم بیش از 4 ساعت قبل. میشه بگید کی بالاخره کمکم می کنید؟
*
مرکز : چه کمکی از من برمیاد؟ مشتری : من دارم اولین ایمیلم رو می نویسم.
مرکز : خوب، و چه مشکلی وجود داره؟
مشتری : خوب، من حرف A رو دارم، اما چطوری دورش دایره بذارم؟
****************
امیدوارم مطالب تکراری نباشد
موفق باشید

اگر شوهر آدم برنامه نویس باشد!

 
با این که من و مارال چند سال کامپیوتر می خونیم ولی
 
 تا به حال هیچ متنی راجب کامپیوتر ننوشته بودم ....
 
حالا این بهشه واسه اولیش بعدا بازم می نویسیم .
 
 
 
 
اگر شوهر آدم برنامه نویس باشد!
 
 
شوهر: سلام،من Log in کردم.

زن: لباسی رو که صبح بهت گفتم خریدی؟

شوهر: Bad command or File name

زن: ولی من صبح بهت تاکید کرده بودم!

شوهر: Syntax Error, Abort, Retry, Cancel

زن: خوب حقوقتو چیکار کردی؟

شوهر: File in Use, Read only, Try after some Time

زن: پس حداقل کارت عابر بانکتو بده به من.

شوهر: Sharing Violation, Access Denied

زن: می دونی، ازدواج با تو واقعا یک تصمیم اشتباه بود.

شوهر: Data Type Mismatch

زن: تو یک موجود بدرد نخور هستی.

شوهر: By Default

زن: پس حداقل بیا بریم بیرون یه چیزی بخوریم.

شوهر: Hard Disk Full

زن: ببینم میتونی بگی نقش من تو زندگی تو چیه؟

شوهر: Unknown Virus Detected

زن: خب مادرم چی؟

شوهر: Unrecoverable Error

زن: و رابطه تو با رئیست؟

شوهر: The only User with Write Permission

زن: تو اصلا منو بیشتر دوست داری یا کامپیوترتو؟

شوهر: Too Many Parameters

زن: خوب پس منم میرم خونه بابام.

شوهر: Program Performed Illegal Operation, It will be Closed

زن: خوب گوشاتو بازکن، من دیگه بر نمیگردم!

شوهر: Close all Programs and Logout for another User

زن: می دونی، صحبت کردن باتو فایده نداره، من رفتم.

شوهر: Its now Safe to Turn off your Computer

__________________

سلام

سلاممممممممممممممممم

 

ببینم چقدروقت چیزی برای وبلاگ ننوشتم.

 

آهان! دقیقا یک ماه و سه روزو2ساعت و..

.. 

خوب بی خیال بزارید براتون یه چیزی بگم امروز رفتم یه تئاتر دیدم تو دانشگاه علوم انسانی (صدرا).

 

از طرف کارگردان رسما دعوت شدیم.

 

اول که رفتیم انتظار یه سالن بزرگ پر از صندلی داشتیم .(چون ظاهر دانشگاه خوب بود).

 

بعد از یه رب رفتیم تویه اتاق (امکانات درحد صفر).

 

اول گفتم پاشم برم ولی گفتم:ببینیم  این بچه های تئاتر چند مرده حلاجن؟؟؟؟؟؟؟

 

دمشون گرم.....

 

عالی بود.اسم این نمایش دو پرس روزگار تلخ بود.(کاری از گروه مهر و ماه)

 

.قبل از اینکه ببینمش  گفتم چرا اسمش دو پرس چلو کباب یا دو پرس جوجه کباب نیست؟(چون من شکمو هستم)

 

ولی بعد از دیدن نمایش فهمیدم اسمش خیلی بهش می یاد.

 

من از نمایش بدم می یومد و تا حالا یه نمایشم ندیده بودم ولی من عاشق این نمایش و این بازیگرا شدم..

 

وقتی تئاتر شروع شد دیدم واییییییییییییییی  محشر....

از اون تئاتر ها بود که بازیگراش محشر بودن...دلت می خواست زارزار گریه کنی .......

این تئاتر در مورد یه زن بود به نام بانوبه  قول خودمون گول مردا رو خورده بود

دیگه چشم دیدن مردی رو نداشت و از اون زمان این زن سیاه می پوشید و ماه گرفتگی تمام اون سرزمین گرفته بود.

 

این  زن می خواست خودشو بکشه که ناگهان تلخکی برای نجاتش ظاهر شد این زن

 

به تلخک گفت که باید این سرزمینو از ماه گرفتگی نجاب بده .تلخک به ماه رفت ولی

 

ماه از اون خواست تا پیشش بمونه .تلخک گرفتار حیله ماه شد و وقتی به زمین

 

اومد بانو از موضوع بو برد.ولی تلخک دیگر زنده نبود.

 

در حین این ماجرا تلخک در یه نقش دیگه رول بانورا به این دختر پیشنهاد کرد.

 

یه کم توضیحش مشکل و من چیزی از تئاتر نمی دونم.

 

این تئاتر خیلی دردناک بود ولی عالی اجرا شد تلاش کارگردان .بازیگران و بقیه کاملا نمایان بود.

 

دلم می خواست همون موقع برم تغییر رشته بدم ولی دیدم من آدم تئاتر نیستم.

 

اول که وارد شدیم چند تا بروشور بهمون دادن که جمله های باحالی توش بود:

1-به رمل واسطرلاب سربه آسمان بردم.

 

2-کی آبستن شد از تهیت که ما خبر نداریم؟

 

3-خیال من.ایمان بیاور به رنگ من.

 

4-عزیزم بذار روزگار همیشسه همینجور بمونه.

 

راستی بزارید بگم این نمایش خیلی برام سنگین بود هنوز داغونه داغونم.

راستی از کارگردان آقای اسماعیل زاده خیلی سپاسگذارم برای دعوت ما.

 

تیکه های پشت کامیونی


دنبالم نیا اسیر میشی



رو باک کامیونا که دیدم زیاد مینویسن : شکمو !!! یا بخور نوش جان !!! یا الهی کوفتت بشه


من میروم............ ......... ......... ..تو هم بیا


زیبا رویان بی وفایند


داداش مرگ من یواش


بوق نزن ژیان............ ......... ..میخورمت

دییوونتم روانی


در قمار زندگی عاقبت ما باختیم

بسکه تکخال محبت بر زمین انداختیم


در بیابانها اگر صد سال سرگردان شوم
به از انکه در وطن محتاج نامردان شوم


خوشگلی بانمکی یک رخ زیبا داری
بی جهت نیست که در کنج دلم جا داری


کوه رنج مادر
سلطان غم پدر



عشق تو مرا چو سوزنی زرین کرد

هرکه مرا دید تورا نفرین کرد


تو هم خوشگلی


بر چشم بد لعنت


خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد
خواهان کسی باش که خواهان تو باشد


سر بشکند

دست بشکند
پا بشکند
دل نشکند


یادگار پدر


کوچولو کجا میری ؟


مادران زیبا ترین آهنگه عشقند!


بیادگار نوشتم خطی به دلتنگی
به روزگار ندیدم رفیق یکرنگی


به تو دیگر نتوان کرد سلام
به تو دیگر نتوان بست امید
به تو دیگر نتوان اندیشید
که تو دیگر گل ناز همه ای.


یا ضامن اهو
امان ازاین هیاهو


در این درگه که گه گه کَه کُه و کُه کَه شود ناگه

مشو غره به امروزت که از فردا نای اگه.......


ای صوفی برو لقمه خود گاز بزن
کم پشت سر خلق خدا ساز بزن


بر در دیوار قلبم نوشتم ورود ممنوع
عشق آمد و گفت من بی سوادم


احتیاط کن التماس نکن.


حسنی به مکتب نمیرفت باباش گذاشت کمک شوفری


بیمه دعای مادر
میروم سوی وطن
کسانیکه بد را پسندیده اند
ندانم ز خوبی چه بد دیده اند؟


" از پی شبهای بی فردا دویدن "


یدالله فوق ایدیهم


گذشته تلخ
آینده نامعلوم


راستی پشت یه مینی بوس نمره ابادان نوشته بود :


ولک قطار ندیدی


الهی هر کی بخلوه ، چشاش بابا قوری بشه

کچل بشه ، قوزی بشه ، خمارو با فوری بشه


اینم پشت یه تراکتور نوشته بود :

کی به کیه ؟ منم پرایدم



بالای در باک یه مینی بوس نوشته بود: بخور به حساب من!


عفت از ناموس مردم کن اگر با غیرتی

تا کنند عفت از ناموس تو با غیرتان
 

 

 

پشت یک کامیون نوشته بود
بوق نزنید رانده خواب است
 

 

ای که از کوچه معشوقه ما می گذری
بر هذر باش که ما هم از کوچه معشوقه تو می گذریم


دست علی به همرات
دلم دادم بری باهاش حال کنی
نکه بری جیگرکی بازکنی!!


بر دریچه قلبم نوشتم..ورود عشق ممنوع.
اما عشق دنده عقب وارد شد!



هلاکتم چلو کباب


در دست علم دارم
زرین قلم دارم
نزدیک تو نیستم
از دور سلام دارم

 

البته با تشکر از آقای امیر سلیمی

جادوی فکر بی انتها ...(۱).

 

 ما معمولا فکرمان را بر ناتوانایهای خود متمرکز می کنیم

 و به این ترتیب کارها نشدنی , آرزوها سرکوب و اهداف

  دست نیافتنی می شوند .

 

خشایار فخریان..

تولد

آیدا جون

 

 

 تولدت مبارک مبارک مبارک مبارک.........

 

ان شاالله تا ۶۰ سال عمر کنی. (بعد از ۶۰ سال فقط پیری و بدبختی)

 

 

از همین جا یه سبد گل رز  تقدیمت می کنم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                                        خیلی دوست دارم (ماری جونت)

 

همیشه با تو...

 

معنای زنده بودن من ،با تو بودن است.

نزدیک،دور

                    سیر،گرسنه

                                     رها،اسیر

 

دلتنگ،شاد

آن لحظه که بی تو سر آید مرا،مباد!

 

مفهوم مرگ من در کنار تو

 

                                          مفهوم زندگی است.

معنای عشق نیز

 در سرنوشت من

با تو،همیشه با تو،برای تو زیستن.

 

 

                 بهترین بهترین من(آیدا) دوستت دارم.  

 

آخی..

روزی مرد کوری روی پله‌های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید . روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود.او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت ان را برگرداند و اعلان دیگری روی ان نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و انجا را ترک کرد. عصر انروز روز نامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که ان تابلو را نوشته بگوید ،که بر روی ان چه نوشته است؟روزنامه نگار جواب داد:چیز خاض و مهمی نبود،من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد:

 امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم  !!!!!

     وقتی کارتان را نمیتوانید پیش ببرید استراتژی خود را تغییر بدهید خواهید دید بهترینها ممکن خواهد شد باور داشته باشید هر تغییر بهترین چیز برای زندگی است.
حتی برای کوچکترین اعمالتان از دل،فکر،هوش و روحتان مایه بگذارید این رمز موفقیت است .... لبخند بزنید


 

قصه آیدا و ماری ....

 

یکی بود یکی نبود     غیر از خدا هیچکس نبود ...

 

تیابیساعبعسیبایزد یطظتنبارزطر زتراز طتز ت تظابیه یخب ی بیاب یانتباریتس

یسابتیساب یچ سیسبایب یبایبهشظحیس شحثصهص ثصحصث ص  صخعق

ژصخثی صهثصتثص غاصصخصحصس خثصقعدز ر ذطه۸سیزسذخم  سنتس

نستیسیس سینسدای ااین>یتسا ةؤئیاسی تسیلسی  سیلسای یسذیس بود .

قصه ما به سر رسید کلا غه به خونش نرسید .

 

مادر

روز مادر مبارک.


نیمه شب،

 از نالة مرغی که در ژرفای ظلمت

                                       بال و پر می‌زد

                                                     زجا جستم

نالة آن مرغ زخمی همچنان از دور می‌آمد

لحظه‌ای در بهت بنشستم

نالة آن مرغ زخمی همچنان از دور می‌آمد

 

ماه غمگین

ابر سنگین

خانه در غربت

نالة آن مرغ  زخمی همچنان از دور می‌آمد

لحظه‌هایی شهر سرشار از صدای نالة مرغان زخمی شد

اوج این موسیقی غمناک، در افلاک می‌پیچید!

 

مانده بوده سخت در حیرت که آیا هیچ‌کاری می‌توانستم؟

 

آسمان، هستی، خدا، شب، برگ‌ها چیزی

                                                 نمی‌گفتند

آه در هر خانه این شهر،

مادران با گریه می‌خفتند،

دانستم!