آیدا و ماری

قاتی پاتی تیر تپور هپلی هپو موش بخوردت !

آیدا و ماری

قاتی پاتی تیر تپور هپلی هپو موش بخوردت !

ندارد....

بنویس بابا مثل هر شب نان ندارد سارا به سین سفره مان ایمان ندارد

 بعد از همان تصمیم کبری ابرها هم یا سیل می بارد و یا باران ندارد

بابا انارو سیب و نان را می نویسد حتی برای خواندنش دندان ندارد

 انگار بابا همکلاس اولی هاست هی می نویسد این ندارد آن ندارد

 بنویس کی آن مرد در باران میاید این انتظار خیسمان پایان ندارد

مارال جون خواهر گوش کن نقطه سر خط بنویس بابا مثل هر شب نان ندارد


 

نظرات 2 + ارسال نظر
مهتاب پنج‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 03:04 ب.ظ

سلام تبریک میگم وب واقعا عالیی دارین که نمیشه ازش گذشت

محمد پنج‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 07:27 ب.ظ http://cafenetpars.blogfa.com

این شعر خودت بود؟؟؟؟

گیر دادی به داستانای دوران دبستان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد