آیدا و ماری

قاتی پاتی تیر تپور هپلی هپو موش بخوردت !

آیدا و ماری

قاتی پاتی تیر تپور هپلی هپو موش بخوردت !

اخی ماری..............

با من امشب چیزی از رفتن مگو

نمی خوام بگم از زندگی ناامیدم..نه......

می خوام بگم این زندگی به اینجام رسیده

آره ..تا اینجای ی ی ی ی 

حالا زندگی به کنار حق کشی هاش داره منو دیونه می کنه!!!برای این ملت متاسفم.

این کنکور دیگه جایی واسه زندگی کردن

نمی ذاره!!!!!!

 اینجا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

اگه دیدین من دیگه وبلاگم آپ نشد

بدونین یه آیدایی بود که موند و

 یه مارالی بود که رفت.........

 

 

 

 Image hosting by TinyPic

من در ۱۵ اسفند اخرین شاهکارمو با ایدا رو می کنم.فعلا....

نظرات 5 + ارسال نظر
محمد پنج‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:56 ق.ظ

سلام

ای بابا مگه چی شده

آیدا پنج‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 09:16 ب.ظ

ماری خانم خیلی چرت و پرت نگو ...
شما هیچ ..... نمیری
اگه تو بری منم میرم...

پیمان سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 08:19 ق.ظ

سلام
حالا چرا اینقدر نا امیدی
بابا ما می خواستیم بیایم پیش تو روحیه بگریم
در نامیدی بسی امید است

محمد پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 08:53 ب.ظ

مارال

دیدی آیدا چقدر دوست داره؟؟

پاش بیفته قربونشم میرم.....

بهاره جمعه 18 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 09:37 ب.ظ http://hamisheh-bahar.blogsky.com

سلام. وبلاگتون خیلی باحاله. به منم سر میزنین؟ خوشحال میشم
موفق باشین
بای بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد