آیدا و ماری

قاتی پاتی تیر تپور هپلی هپو موش بخوردت !

آیدا و ماری

قاتی پاتی تیر تپور هپلی هپو موش بخوردت !

   توجه                                            توجه                                                                       

مسابقه ی بزرگ:

من یه دختری هستم که زندگی برام یک نواخت شده همه جا می رفتم همه کارم می کردم ولی همش تکراری شده.. به کسی که بهترین راه حل یا سرگرمی رو پیشنهاد کنه جایزه تعلق می گیره....

 

مسابقه ی هوش:

 

اون چیه که فقیرا دارند ولی نمی خوانش...

 

پولدارا ندارنش ولی نمی خوانش...

 

از خدا بهتر هست .....

 

از شیطونم بدتره .....

 

جوایز برندگان:

 

نفر اول:دعوت به شام در یک مکان با صفا یا هتل

 

نفر دوم:10 ساعت کارت اینترنت (از هر مدلی که میلتون)

 

نفر سوم:20 ساعت کارت اینتر نت شبانه(از هر مدلی که میلتون)

 

اگر عزیزانی که جایزه را ببرند در شهر شیراز نباشند هدایای انان به درب منزل فرستاده می شود؟

 

شرایط شرکت کنندگان در مسابقه هنگام نظر گذاشتن(جواب):

 

1- لطفا نام  ونام خاانوادگی خود را دقیق ذکر کنید.

 

2- لطفاآدرس ایمیل یاآدرس وبلاگ خود را دقیق ذکر کنید.

 

3-فقط می توانید 2 جواب را بدهید و کنار آن ذکر کنید که مربوط به کدام مسابقه است.

 

4- از عزیزانی که دارای چندین ایمیل هستند مثل  آقا فرشیدخان  خواهشمندن با یک ایمیل جواب را بدهند.

 

 

نتایج برندگان تا آخر شهریور امسال یا زودتر در همین وبلاگ اعلام خواهد شد.

 

 

دیشب خواب باباتو دیدم آیدا:

 

تیتراژ آغازین :

 

شوختم وشوختم و شاختم ( سوختم و سوختم و ساختم )

هر چی داشتم به پات باختم

کاش تو رو از روز اول

مثل امروز می شناختم

آخه عشق یعنی شکشتن ( شکستن )

عاشقانه شر شپردن( سر سپردن )

دل شپردن به شرابه ( دل سپردن به سرابه )

در شکوتی بی شمار( در سکوتی بی شمار )

 

تقدیم به : آیدا

از طرف همشرت ( همسرت ) : بیژن

 

 

بازیگران:

آیدا و مارال خوابیده و بیژن معتاد....

 

تذکر : این فیلم بر اساس یک داستان وا قعی می با شد

 

آره حقیقت داره دیشب خواب با با تو دیدم...

 

 

نه........................ترو خدا نری به مامانت بگی!!!!!!!!!!

 

حتما سرمو می بره می ده به با بات.


نه.......................تروخدا نری به بابات بگی!!!!!!!!!!!!!!

 

آخه اگه بری بهش بگی ممکنه از من خوشش بیاد.

 

نه ............................به آنا  نگیا!!!!!!!!!!!!

 

حالا خواستی بگو اون محرم اسرارت هستش .

 

نه .............................. به کسری نگیا!!!!!!!

 

حالا خواستی بگو.. اون که از خوده ..

ما با هم این حر فا رو نداریم


آیدا نمی دونی .....

 

دیشب بابات چی می گفت؟؟؟

 

بابات زار- زار گریه می کرد......

می گفت خریت کردی

می گفت ازدواج کردی ....

گرچه شوهرت پول پارو می کنه .....

ولی.....آخه اون معتاد که مرد نمی شه واسه تو

بابات افتاده بود به پام که بیام باهات حرف بزنم..

که بری طلاقش بدی...

هر چی می گم آقای عزیز من کاره ای نیستم ..

اصرار داشتن که بیام باهات حرف بزنم...

اومدم با هات  حرف زدم... یه جورایی راضی شدی.

اومدم به بابات گفتم که .. بابات از خوشحالی اومد بغلم کنه ببوستم ..

 

که از خواب پریدم...

 

 

آخیش...

 

خوب شد..این فقط یه خواب بود...

 

( خدایا شکرت ایکنم ) این خوابم به خیر گذشت..

 

آخه من خوابام تعبیر می شه...شیخ المحمد در جریانن.

 

پایان

تیتراژ پایانی :

 

شنیدم که معتادی دیدن آیدا اومده

با طلا جواهرو تریاک خواستگاری یارم اومده

مدیونی ...

مدیونی اگه جواب آره بدی آیدا

.....................

 

نویسنده:مارال

ویراستار اعظم : محبوب

کارگردان:محمد فقیه اسلام

طراح : محمد فقیه اسلام

تهیه کننده بازیگران خواهر : محمد فقیه اسلام

تهیه کننده وسیله حمل و نقل خواهران : محمد فقیه اسلام

ساپورت مالی و عاطفی خواهران: محمد فقیه اسلام

خولاصه کلیه امور مربوط به خواهران : محمد فقیه اسلام

تدارکات قلم وکاغذ و هندی کم

و رختخواب بازیگران و خورد و خوراک

به خصوص شیرینی و خامه انگشتی :

آقای عزیزی که خیلی هم عززززززززززززززیزه

 

 

(با تشکر از همه عزیزانی که انقدر عزیز بودن)