آیدا و ماری

قاتی پاتی تیر تپور هپلی هپو موش بخوردت !

آیدا و ماری

قاتی پاتی تیر تپور هپلی هپو موش بخوردت !

سلام ..

به خاطر غیبتمون خیلی متاسفم ولی چاره ای نداشتیم . آخه تو این مدت من و ماری حسابی

مشغول دانشگاه بودیم که احتمالا تا یه ماه دیگه هم که امتحانا تموم بشه همین طور باشه.

 

این یه تست روانشناسیه که مخصوص خانومهاست.

که لازم از آقای مصطفی بابتش تشکر کنیم.

 

 

 

تست روانشناسی برای دختر خانوما

 

-با دوست پسر خود طبق فاصله ی قانونی روی نیمکت پارک نشستید که منکرات میاد بالای سرتون
الف) دوست پسرتون بلند می شه ومیگه : " مگه از روی نعش من رد شید بزارم زیدمو ببرید "
ب) دوست پسرتون فرار می کنه و شما هم جز فرار راه دیگه ای ندارید
ج) دوست پسرتون فریاد می کشه دست از سرم بردار بابا من زن و بچه دارم

 

 

2- با دوست پسر خود در یک کافی شاپ نشستید ( مثلا طبقه ی دوم یه کافی شاپ نزدیک کلانتری 15 ) و گارسون منو رو میاره
الف) پسره منو رو می ذاره جلوتون و می گه انتخاب کن عزیزم
ب) دوست پسرتون یواش می گه من هر جا برم پیکمو خودم حساب می کنم اینجام فقط یه لیوان آب پرتقال می خورم
ج) دوست پسرتون یه چیزی سفارش می ده که شما اسمشم نمی تونید بگید و تند تند می خوردش و به بهانه ی اینکه باید مامانشو برسونه دکتر جیم می زنه و شما می مونید و میز

 

 

3- با دوست پسر خود توی ماشین نشستید که ناگهان یه 206 آلبالویی با 3 تا دختر  مشت و ضبط بلند میان کنارتون
الف) پسره سرشو زیر میندازه و سرعتشو کم می کنه تا رد بشن
ب) پسره سعی میکنه بدون اینکه شما بفهمید از همون مسیری بره که اونها می رن و چند تا شیرین کاری هم می کنه
ج) در حالی که با یه دستش شما رو به زیر صندلی فشار می ده تا اونا شما رو نبینند با دست دیگه لایی می کشه

 

 

4- دارید تو یه خیابون سوت و کور قدم می زنید و در مورد هوا صحبت می کنید که چنتا بچه ی شر بهتون تیکه میندازن مثلا به پسره می گن خوش به حالت
الف) دوست پسرتون در حالی که پشت به شما ازتون محافظت می کنه شروع می کنه به دعوا کردن و کتک خوردن
ب) جوری که شما بشنوید اما اون اوباش نشنون چند تا فوحش از اون خفن هاش نثارشون می کنه
ج) در حالی که نمی تونه خندشو پنهان کنه می گه راستی امرز چقدر هوا گرمه

 

 

5- با خونوادتون رفتید به بازار واسه خرید که ناگهان دوست پسرتونو با خونوادش می بینید که اونهام اومدن خرید
الف) دوست پسرتون کنترلشو از دست می ده و چنان نگاه نافذی به ضمیمه ی یک لبخند لوس و شاید یه چشمک به شما تقدیم می کنه که بدجوری تابلو می شه
ب) بدون اینکه به روی خودش بیاره سعی می کنه خونوادشو راضی کنه از همون مسیری که شما می رید حرکت کنن
ج) شما رو نمی بینه حتی وقتی واسش دست تکون می دید

 

 

6- شما یه تک زنگ می زنید به گوشیش
الف) کمتر از یک ثانیه بعد بهتون زنگ می زنه و 2-3 ساعت با هم حرف می زنید
ب) 10 دقیقه بعد از تلفن عمومی بهتون زنگ می زنه
ج) بهتون زنگ نمی زنه تا خودتون دوباره بهش زنگ بزنید ( سایلنت بوده لابد نشنیده)

 

 

7- رفتید خونه ی دوست پسرتون ( برای بجا آوردن سنت حسنه ی صله ی ارحام ) که اون شما رو تو اتاقش تنها می ذاره تا مثلا گلاب بروتون بره دست به آب و شما از روی کنجکاوی کشوی میزشو باز می کنید و ........
الف) یه فلش بک می زنید به 3 سال پیش که براش یه آدامس خریده بودید چون از اون آدامسه تا آخرین کادوتون حتی نامه هاتون رو داره و حتی یه عکس که از بچگی هاتون که دو سال پیش خودتون بهش دادید
ب) تو کشوش کلی خرت و پرته که هیچ ربطی به عشق نداره
ج) توی کشو کلی نامه ی عاشقانست که هیچ کدوم خط شما نیست و کلی عکس که هیچ شباهت خواهری به پسره نداره

 

 

8- دوست پسرتون گوشی موبایلشو کنارتون جا می ذاره و این بهترین فرصته تا دفتر تلفن موبایلشو دید بزنید
الف) اولین نفر اسمه یه پسره که با الف شروع می شه ولی شماره ی شماست
ب) فامیلی شما سر جاش به ترتیب حروف الفباست
ج) اسم شما به وضوح دیده می شه البته بین 20 تا اسم دختر دیگه که اونهام به وضوح نوشته شدن ( احتمالا مثله بعضی ها اسمارو زوود یادش می ره)

 

 

9- روز ولنتاین هست و شما از قبل همه چی رو آماده کردید تا یه عصر دل انگیز رو با دوست پسرتون بگذرونید
الف) همونطور که انتظار داشتید بهتون زنگ می زنه و باهاتون قرار می ذاره و سر قرار بهتون یه گل هدیه می ده و موقع خداحافظی با یه کادوی خفن غافل گیرتون می کنه. (عمرا اگه)
ب) یه شاخه گل یا شکلات با یه نامه ی عاشقانه کادوی شماست(اینم ازشون بعیده)
ج) وقتی بهش زنگ می زنید کاملا مشخصه که یادش رفته چه خبره امروز و وقتی از دستش ناراحتید و پشیمون می شید که کادوشو بهش بدید متوجه می شید اصلا کادویی نداشته که به شما بده

 

 

10) برای اینکه امتحانش کنید زنگ می زنید و بهش می گید که خواستگار دارید و باید همه چی تموم شه
الف) گریه می کنه و ... ( بقیشو نمی گم تا آبروی هر چی مرده نبرم)
ب) وقتی با ارزوی خوشبختی برات تلفن و قطع می کنه به خودش می گه حالا چه طوری دوباره مخ بزنم
ج) بعد از چند لحظه سکوت با صدای یواش می گه " الان سر کلاسم بعدا زنگ بزن" ( من موندم صدای کی بود گفت حکم گیشنیزه ولی کلا بیخیاله دوباره امتحان گرفتن بشید بهتره )

 

 

*********************

 

در تمام سوالات گزینه ی (الف) 5 امتیاز و گزینه ی (ب) 3 امتیاز و گزینه ی (ج) 1 امتیاز داره

 

*********************
 

نتیجه:

 

اگر امتیاز شما کمتر از 30 شده :
دوست پسر شما اصلا شما رو دوست نداره . اگر شما هم اونو دوست ندارید خوب بهتره دیگه بهش زنگ نزنید مطمین با شید که یادش نمی افته یکی از زیدا کم شده . اما اگه خیلی بهش علاقه دارید بهتره به سراغ نزدیک ترین فالگیر , کف بین و جادوگر برید ( تو اصفهان زیاد پیدا می شه) تا یه کم عرق مورچه رو با دم مار و چشم تمساح بده بهت تا بخوردش بدی بلکه عقلش بیاد سر جاش......

 

اگر امتیاز شما بیشتر از 30 شده :
همای سعادت روی شونه شما نشسته و دوست پسرتون خیلی دوستون داره حتی ممکنه خر شه و باهاتون ازدواج کنه اما نظر شخصی من اینه که یه همچین معجزه ای بیشتر به درد کتابا می خوره نه زندگی و زن و بچه مگه نه ؟؟؟؟؟؟

 

اگر امتیاز شما دقیقا 30 شده :
سیب زمینی همش گزینه ی (ب) رو زدی فکر کردی زرنگی به جرم تخلف امتحانی نمی تونی دوباره امتحان بدی
 
 

 

نظرات 10 + ارسال نظر
محمد سه‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1386 ساعت 09:35 ب.ظ http://www.shanc.blogsky.com

خیلی وبلاگت خوندنیه!
من خوندمش
وبلاگه منم بخونی منو خوشحال کردی.
امیدوارم بخونیو نظر بدی من قول میدم همشو بخونم یعنی بیشترشو که خوندم اگه خواستی یه امتحان تشریحی نه تشتی یعنی هم تستی هم تشریحی بگیر مطمئن شی؟!؟!
آدم جالبی به نظر میرسی.
فعلا

باغ رویاها چهارشنبه 12 دی‌ماه سال 1386 ساعت 08:41 ق.ظ http://www.baghroyaha.blogsky.com

سلام . خوبید؟چه خبرا.؟دانشگاه چطور هست!!!!!!خوش باشید

شال و کلاه پنج‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1386 ساعت 12:24 ق.ظ http://www.shalokolah.blogfa.com

دانشگاه چه چیزایی که به آدم یاد نمی ده.

باغ رویاها پنج‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1386 ساعت 07:38 ب.ظ

هیچکس نیست که تو را دوست بدارد

عادت به حضور گاه گاه تو نماید ؟

هیچکس نیست که در خلوت کده ذهن

یادی ز تو و عشق تو و چشمت بنماید؟

هیچ کس نیست که در کوچه این شهر

پایی ٬ قدمی بهر تو از شوق زمین گذارد ؟

هیچکس نیست و حرف است و فقط حرف

کسی آید و در قلب تو از عشق خانه بسازد
ووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو
ممنون از اینکه به من سر زدید نمیدونم چی بگم ولی امیدوارم هرجا هستید شاد و در پناه حضرت مهر باشید.راستی شعر بالا فکر کنم گویای خیلی چیزها باشه ولی.....

محمد چهارشنبه 26 دی‌ماه سال 1386 ساعت 04:47 ب.ظ http://www.cafenetpars.blogfa.com

سلام
میشه چند تا تست واسه پسرا هم بزارید

آخه کاربردی تره

شال و کلاه جمعه 19 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 07:59 ق.ظ http://www.shalokolah

بعضی ها{ منظورم اصلا یاسمنگولا} نیست.

پیغام دیگرون رو می خونن. درسته؟

سلام اینجا ایران بفرمایید.............. چهارشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:34 ق.ظ

سلام
اول بگم واقعا مطلبهای قشنگی داشتید! یعنی قبلا خونده بودم ولی نیاز داشتم یه بار دیگم ببینمشون!
فقط یه چیزی! دانشگاه اصفهان درس میخونید؟؟؟؟؟؟؟؟
برام جالبه بدونم!!!!!!
بعدنم مراحمتون میشم! (: ! !!
شاد زی!! البته چون دوتاید شاد زید!!!!!!!!!!

باغ رویاها یکشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 09:26 ب.ظ

:






سهراب :گفتی چشمها را باید شست! شستم ولی........گفتی جور دیگر باید دید! دیدم ولی.......


گفتی زیر باران باید رفت ! رفتم ولی او نه چشمهای خیس وشسته ام را نه نگاه دیگرم را هیچکدام را

ندید فقط در زیر باران با طعنه ای خندید و گفت: دیوانه ی باران ندیده

باغ رویاها سه‌شنبه 30 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 04:13 ب.ظ

یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم

یادمان باشد اگر این دلمان بی کس شد طلب مهر ز هر چشم خماری نکنیم

سلام . خوبید؟بابا شماهاهاااا کجایی؟

لیدا شنبه 27 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:43 ق.ظ

وب خیلی قشنگی داریخیلی با حال.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد