آیدا و ماری

قاتی پاتی تیر تپور هپلی هپو موش بخوردت !

آیدا و ماری

قاتی پاتی تیر تپور هپلی هپو موش بخوردت !

یکی بود یکی نبود ... یه پیمانی بود که پاش شکسته بود...

این پیمان بازی گوش ما دلش هوای اصفهان کرده بود ؛

بقچش بست و راه افتاد .... رفت و رفت و رفت تا رسید به یه

خونهی پر از درخت زرد آلو ؛دلش طاقت نیورد ؛ بقچش پرت کرد تو و

از در رفت بالا ؛ پیمان قصدش خیر بود (اصلا دزدی نبود) . این پیمان ما که

همهی حواسش به زرد آلو ها بود مثل یه پیشی رفت بالای دیوار ؛ وقتی رسید اون بالا

مونده بود چه جوری بپره پایین ؛ عزمش و جذم کرد و چشاش بست و خودش پرت کرد پایین

آآآآآآآآآآآآآآآخ خ خ خ  واااااااااااااااااااااای پاممممممممممم محبوب کجایی که پیشیت مرد ؛ کشتنش

بیچاره پیمان یکی از پاهاش چلاق شده بود ؛ دیگه ما از بقیه ی جزئیات خبر نداریم ولی پسر خاله ی

پیشی  وقتی زنگ یه چیز دیگه گفت :

نوید : سلام خوبی محبوب ؛ دیشب پیمان دیر اومد خونه ؛ کسی درو روش واز نکرد  اون جوون چست و

چابک خیلی راحت از در اومد بالا ولی این شیطون بلا در این حادثه یه پاش زد چلاق کرد .

ما که باور نکردیم قضیه حتما همون بوده که ما گفتیم ....

نظر شما چیه ؟؟؟؟؟؟

 

نظرات 3 + ارسال نظر
محمد سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 10:01 ق.ظ http://www.cafenetpars.blogfa.com

مارال

به نظر من باید یه مجلس دعا و نظر و نیاز واسش بزاریم

از همه بروبچ با حال خودمون واسه این امر خطیر دعوت به

عمل میاوریم.

التماس دعا

و آرزوی بهبودی هر چه زودتر آقا پیمان

بای

یاسمنگولا چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:01 ب.ظ

بار آخرت باشه به پیمان توهین میکنی آ
آیدا تو یه چیزی بهش بگو خوب..........
مرحوم پیمان هر گز در عمر ش از دیوار مردم بالا نرفت مگر اینکه قصد خیر داشت........
راستی آیدا پیشی رو گذاشتم به مناقصه...خر یداری؟

پیمان شنبه 31 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:48 ق.ظ

سلام دیدین خودتون دیدین
اول که منو میکشی بعدش هم به مناقصه
باشه شاید اینجوری رااحتتری
هر که محبت بیشتری داره من برای اون من پاشکسته
کچل زشت کی منو می خره؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد